انتشارات و نوشتن مقالاتغیرداستانی

فرم اساسی ماده در حرکت

اشکال ماده در حرکت - توانایی یک ماده به حرکت در فضا و زمان است. این مفهوم بسیار "ماده" به عنوان کمیت فیزیکی در همه جا در اختیار داشتن خواص زیر توصیف میکند:

  1. این ماده است.
  2. بدن داشتن، به نوبه خود، پارامترهای منحصر به فرد: وزن، طول، در یک مکان خاص.

تعریف دیگری از ماده وجود دارد. - آگاهی از اهداف که مشخصه یک اصل اول، و ذهنی: از نقطه نظر ماتریالیستی فلسفی، آن ماده، که دارای دو نوع واقعیت است.

یک دیدگاه جامع در مورد مفهوم ماده

در مفهوم "مهم" برای اولین بار در یونان باستان آغاز شد. این مدت پس از آن به معنای تمام زندگی و موجود در جهان، آن را مبنایی برای بود منشا حیات بر روی زمین. Leucippus و Democritus - اولین دانشمندی به تدوین و فرموله چنین تعریف.

در قرون وسطی موضوع: "ماده، حرکت و شکل از وجود آن" بسیار فعال مورد بحث قرار گرفت. بزرگترین دانشمندان و فلاسفه نظرات خود را در مورد این موضوع بیان کرده اند، ساخت فرضیه، و استدلال می کند برای حفاظت از نظر شخصی.

به عنوان مثال، توماس هابز ماده به عنوان یک ماده است که "دوم" تصور می کرد. در زیر آن، به نوبه خود، او به معنای پایه و اساس همه چیز یک نوع خاص. در این مورد، برای توماس هابز هیچ مفهوم "ماده اول" وجود دارد، چرا که تحت آن او متوجه فقدان کامل از فرم موجود در فضا و زمان. در اینجا چیزی است که او در رساله خود نوشت: "این امر این است بدون فرم - یک نوع از این ایده از بدن، که آشکار شده است که تخلیه روانی از همه مفاهیم فیزیکی، به استثنای مقدار و مدت زمان."

مربی مشهور بریتانیایی Dzhon Lokk را به جلو نظریه خود را. در ماده درک خود - بدنه را با غلظت. با توجه به لاک، آن را ناشی از تجربه ما که هیچ فکر و یا احساس نمی تواند بی اساس است. همانطور که او در نوشته های خود نوشت: ". این موضوع، البته، وجود دارد، با این حال، هنوز هم برخی از مسائل برای ما - یک حامل ویژگی اساسی دوام و تراکم، نامرئی به چشم و نه درک توسط حواس"

به نوبه خود، فیلسوف آلمانی امانوئل کانت به نام ماده "قطعات از طبیعت"، و اتحادیه خود را - "فرم ضروری". بر اساس این مفهوم، او به خصوص دو نوع ماده :

  1. منطقی است. این یک مفهوم متفاوت از فرم است.
  2. فیزیکی و یا نامحدود است. این ماده از هر عمل، تنها با تفاوت یک فرم را از یکی دیگر از محدود است.

بر این اساس، کانت تعریف زیر از ماده داد: متراکم، دارای بدن طولانی، در اطراف ما اشغالگر کل جهان و اساس منشا احساسات است. این دیدگاه هنوز هم مرتبط است و پایه ای برای تمام فلسفه ها و جنبش های پس از آن.

نشانه هایی از ماده

مطالعه کامل از اشکال حرکت ماده است به انزوای ویژگی های اصلی آن منجر شد:

  1. برای فرم خود توسعه حرکت باید تضادهای خود دارند.
  2. اساس هر قالب یک رابطه بخش هم فاصله دارند در ساختار ماده که از آن مواد حامل بعد تشکیل شده است.
  3. ما کاملا به هر شکل یک منطقه حجم، پر از کسانی که اشیاء، فرآیندها و پدیده های که در مناطق دیگر است.
  4. هر گونه جنبش ذاتی در وجود کیفیت و تعادل است که منجر به ظهور اتحاد در انواع تظاهرات خارجی.
  5. فرم توسعه است موجودیت واحد مستقل، موضوع تنها به مقررات خود را در حال حرکت.
  6. هر نوع از جنبش به شکل یک اتصال تنها با یک ماده حامل مناسب به آن، بودن روش وقوع و توسعه آن است.
  7. کاملا هر فرم در تمامیت علوم فرد خود را نشان داده و therebetween ناپذیر است.

بنابراین، این موضوع، به شکل حرکات و وجود آن مفاهیم عمیق تر از آن ممکن است در نگاه اول به نظر می رسد.

ارائه و طبقه بندی اساسی ماده

جنبش، فضا و چارچوب زمانی: عناصر مشخصه ماده سه جزء می باشد. در همان زمان آنها جدا از آن می باشد. به نوبه خود، اشیاء از ماده اند مفاهیم یکسان از فضا و زمان است.

فیلسوف آلمانی، دانشیار از مارکس و بنیانگذار آثار او فردریش انگلس نیز توجه به این موضوع پرداخت می شود. نویسندگی خود متعلق به طبقه بندی زیر از اشکال حرکت ماده:

  1. توسعه فیزیکی.
  2. توسعه مواد شیمیایی.
  3. مکانیک.
  4. زیستی.
  5. اجتماعی.

او آنها را به هم پیوسته و به طور کامل مکمل در نظر گرفته.

همراه با فرم ها، این ماده دارای خواص نیز خاص:

  1. عدم وجود قابلیت ایجاد و تخریب انسان ساخته شده.
  2. محل Infinity در زمان و فضا.
  3. ماده همیشه در حرکت و تغییر، خود توسعه، تحول و گذار از یک حالت به حالت دیگر ذاتی است.
  4. Opredeljaemost تمام مراحل.
  5. یک رابطه علی. این نشان میدهد رابطه پدیده ها و اشیاء به ساختار روابط در ماده، و همچنین علل و شرایط خود را.
  6. بازتاب. این فرایند در حال حاضر در همه نوع از فعالیت است، اما وابسته به ساختار سیستم های اتصال و نفوذ خارجی است. این به دلیل این پدیده نشات چنین فرم است، به عنوان فرایندهای تفکر انتزاعی.

است مقررات خاص خود را در فرم قرار دادن حرکت:

  1. قانون وحدت اضداد و دافعه. انگلس معتقد بود که هر شکلی از ماده است مخالف خود را دارد، که با آن رابطه را در همان زمان و دافعه متقابل است.
  2. گذار از کمیت به کیفیت. از این دوره به، مقدار وجه مشترکی که متحد افراد و کیفیت مختلف - آنها در همه چیز و پدیده های مشابه متفاوت است. با وجود این تفاوت، در ماتریالیسم، آنها یکی هستند - اندازه گیری فراتر رفتن از مرزهای که منجر به تخریب وحدت است. به عنوان مثال، مقدار الکل به اندازه کافی برای نجات یک مرد از هوشیاری است.
  3. نفی کامل نفی. این ادامه قانون قبلی است. این نشان میدهد یک اندازه گیری از پله بر، شکسته چارچوب قدیمی و اتخاذ داده های جدید، گرفته شده از مرزهای قدیمی.

آخرین طبقه بندی از ماده

طبقه بندی از اشکال انگلس بالا در حال حاضر در قرون وسطی است. با این حال، با گذشت زمان، ما تغییر مفهوم، و با آنها اشکال حرکت ماده. این به خاطر این واقعیت است که، برای مثال، به صورت فیزیکی از حرکت متوقف شود، تنها گرما، تبدیل شدن به مفاهیم پیشرفته تر و پدیده های. بنابراین، به آخرین طبقه بندی اشکال جنبش عبارتند از:

  1. در حال حرکت در فضا است.
  2. در حال حرکت مغناطیسی به عنوان نشانه ای از ارتباط قطعات اتهام.
  3. توسعه میدان گرانشی: هسته همبستگی قوی در فضا و تضعیف، همانطور که در جذب و انتشار ذرات نوترون بیان شده است.
  4. فرم های شیمیایی را از حرکت. این یک فرایند و یک جمع کل مولکول اتصال و ذرات باردار است.
  5. از زمینه زمین شناسی. این نشان می دهد یک تغییر در سیستم های زمین شناسی پایه: قاره ها، لایه های پوسته زمین.
  6. فرم بیولوژیکی از حرکت. سنتز، تغییرات سلولی: برای آن ممکن است فرآیندهای طبیعی در طبیعت باشد.
  7. فرم اجتماعی. این نشان دهنده همه پدیده که در جامعه رخ می دهد. آیا پیچیده ترین و همه کاره از همه در بالا.

اشکال گروه حرکت

فرم اولیه از حرکت دارند تعریف خود، با توجه به آنها انواع جنبش و ارتباط با تغییرات عمده چیزهای مادی بیان در وحدت خود هستند. بر اساس این پایان نامه توسعه این نسخه: کاملا از هر ماده است منحصر به فرد به شکل تک و جمع حرکت مواد در فضا و زمان است. به عنوان شاهدی بر این نظریه سه جنبش گروه اصلی فرم ها، که هر کدام دارای بسیاری از زیر گروه های هستند.

فرم Neorganichno. این از گروه های بزرگ زیر تشکیل شده است:

  1. این جنبش در فضا.
  2. در حال حرکت ذرات بنیادی و انواع مختلف از زمینه های: الکترومغناطیسی، گرانش از این منطقه، با درجات مختلفی از اتصال.
  3. در حال حرکت و انتقال اتم ها و مولکول در اشکال کاملا متفاوت، از جمله مولفه های شیمیایی.
  4. تحول بدن در جهان - سیارات، ستاره ها، کهکشان.

طبیعت آلی. این شامل تمام فرآیندهای ذاتی در موجودات زنده:

  1. سوخت و ساز بدن.
  2. حفظ ثبات داخلی، مدیریت و تولید مثل در سیستم های زیست محیطی زیستی و دیگر.
  3. رابطه از سیستم بیولوژیکی با طبیعت است.
  4. پردازش ماهیت بیولوژیکی، در بدن رخ می دهد و کمک به حفظ موجودات زنده.
  5. فرآیندهای بیولوژیکی طبیعت و فرم حرکت مکانیکی در حال وقوع در سیستم های زیست محیطی، و تعیین محل هسته و تمام موجودات زنده است.

فرم اجتماعی. شامل:

  1. بهره وری از جامعه است.
  2. بالاترین درجه از تحول و انعکاس خواص از واقعیت است.

فرم پیچیده ترین ماده جابجایی به دست آمده از پایین تر و شامل تحول خود را. با این حال، اگر چه رابطه و اثر، اشکال بالاتر کاملا متفاوت از پایین است.

نیاز به کسب دانش در مورد ماهیت رابطه است میل به دانستن ماهیت واقعی جهان، تظاهرات اصلی آن، و همچنین ساز و مدیریت تعیین می شود.

انواع حرکت ماده

در تعالیم فلسفی وجود نه تنها اشکال اساسی ماده در حرکت است، اما همچنین نوع آن است. است طبقه بندی زیر انواع وجود دارد:

  1. با توجه به تعداد. این نشان دهنده حرکت ماده در فضا با حفظ کامل از خواص و ویژگی های.
  2. کیفیت. اختلال در هر شی - تا انحلال کامل در اتم ها و مولکول - تبدیل به یک نوع کاملا متفاوت از مواد با خواص جدید است.

نوع دوم از جنبش دو زیر گروه:

  1. جنبش پویا در فضا است. این فرایند از ذخیره سازی مقاومت شی به عدم وجود تغییرات خارجی حتی پس از یک دوره طولانی است. علاوه بر این، در اینجا ممکن است برای حمل نور کشورهای اشیاء تناسخ در پیچیده تر و پیچیده. برای مثال، این در تولد و تکامل ستاره، و یا از دنباله در یک سطح خاص از ماده اتفاق می افتد.
  2. جمعیت. به طور مستقیم به جنبش پویا از پدیده مخالف است. این مشخصه جنبش از همان نوع با کیفیت به دیگر با یک تغییر کامل از سطوح سازمان. برای کسانی که شامل ساختارهای در حال حرکت به منشاء معدنی و یا آلی از زندگی بشر است.

پسرونده، انزوا مترقی و حرکت ماده

در اصل به عنوان یک انتقال از یک منطقه بدنی به بدن دیگر درک، جنبش / توسعه در طول زمان، شکل از حرکت فضای زیادی تفسیر شد - به عنوان یک واکنش شیمیایی، حضور فرآیندها در یک موجود زنده و جامعه در جامعه است.

با این حال، طبقه بندی کلی از این ماده به عنوان یک گونه به نظر می رسد شکل کاملا جدیدی از حرکت - در جهت:

  1. ترقی یعنی جنبش ثابت به سمت بالا.
  2. پسرونده، این است که، بازگشت دائمی به حالت اولیه.
  3. جداسازی. این است که، جنبش ثابت مدار بسته. با این حال، ثابت شده است که این فرم هیچ منطق، و بنابراین حق ندارد به وجود دارد: هیچ اقدام نمی تواند دقیقا به همان شیوه و با بازگشت به نقطه شروع.

روند در فلسفه

دانشمندان سراسر جهان در قرون وسطی در مورد جهان چقدر یک پایه، که در آن بستگی ظهور مفاهیمی مانند فضا، زمان، شکل از حرکت را آغاز کرده است بحث میکردند. دو اردوگاه در طول بحث تشکیل شد:

  1. تنها وحدت وجود دارد، که یک نقطه شروع برای همه پایه های صلح است.
  2. چندین اصول، به عنوان مثال. E. تقابل.

با این حال، شخص ثالث وجود دارد. جهت است که هیچ ربطی به هم ماتریالیسم یا آرمان گرایی - این دانشمندان به طور کامل توسط امید بستن برای "خط سوم" ناشناخته را تکذیب کرد و ماده، آرمان گرایی و. که این فرضیه بعد و بهترین دانشمندان اتخاذ کرده اند، از فیلسوفان را از سراسر جهان است. با این حال، غیر منطقی و در نتیجه برای اجرای غیر قابل قبول بود: با توجه به تئوری، تمام تکامل خود را به سمت آرمان گرایی تمایل بودن، در واقع، به آنها، اما تنها در صورت محجبه.

اصالت حیات به عنوان یک خط اضافی در حال حرکت

علاوه بر مناطق ذکر شده در بالا اشکال ماده در فلسفه حرکت نیز متمایز مانند حیات، یعنی نشاط. به گفته وی، آن را نشان داد یک علت کاملا متفاوت از مرد: آن است که ترکیبی از فیزیک و شیمی در ماده به طور کلی و یک شی داشتن یک نیروی زندگی نمی کند - روح. با توجه به چنین مسیری به عنوان ماتریالیسم، این پدیده می تواند به عنوان یک روند طبیعی تغییر و تحول ماده، انتقال آن از یک مرحله به مرحله دیگر با تغییر خواص مشخصه آن توضیح داد.

همچنین روشن این واقعیت است که روح انسان است آگاهی مشخص می شود. آن وجود دارد تنها زمانی که حرکت است بنابراین پایه ای برای تمام جهان است. آگاهی ابتدا به عنوان یک نیاز به ارائه یک مخزن اضافی برای پردازش اطلاعات انسان آشکار می شود. درک این حقیقت ممکن است به افشای راز دانش در زمینه های مختلف منجر شود.

اصل وحدت جهان، نقش علم و فلسفه مدرن برای توجیه آن

کل جهان - انواع پدیده، فرآیند و اشکال. هر کدام از این قطعات دارای فضای خود را دارد، به شکل حرکت ماده کاملا متغیر است. حال، این تنها یک طرف از دکترین فلسفی است. اگر شما در مشکل از زاویه های مختلف نگاه کنید، شما می توانید تمام یکپارچگی و وحدت جهان را ببینید، تشکیل بین آنها یک پیوند ناگسستنی. این این انجمن اصل وحدت نامیده می شود.

همین اصل در این علم به عنوان علم اعمال می شود. به گفته او، تمام جهان به هم پیوسته است، و منجر به ظهور پدیده ها و مسائل اساسا جدید. در اینجا چند نمونه عبارتند از:

  1. وحدت از اجرام آسمانی در منظومه شمسی به تولد سیارات در جهان منجر شده است.
  2. تمام قوانین حفاظت از انرژی و حرکت در فضا - این یک شکل ماده در حرکت است.
  3. وحدت از عناصر شیمیایی است به ایجاد جدول Dmitriem Mendeleevym منجر شده است.
  4. یکپارچگی تعداد زیادی از پارچه زندگی به توسعه نظریه چارلز داروین در مورد منشا گونه کمک کرده است.

همه این یک بار دیگر وحدت جهان به عنوان یک لینک ذرات بنیادی تعامل اساسی تایید می کند. بنابراین، این موضوع، به شکل حرکات و وجود آن پیچیده تر، مفهوم عمیق تر از آن ممکن است در نگاه اول به نظر می رسد. جای تعجب نیست که به نفع دانشمندان به این پدیده همچنان ادامه دارد برای بسیاری از قرون گذشته.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.birmiss.com. Theme powered by WordPress.