اخبار و جامعهافراد مشهور

اولگ افریموف: بیوگرافی، زندگی شخصی

او بسیاری از نقش های عالی عالی در تئاتر و سینما زمینه ایفا کرده است. بسیاری از بینندگان در تمام سنین نه تنها می دانم شخصیت او، بلکه اظهارات خود را نقل قول کنید. این محقق پوچ و صادقانه از بلتس "مراقب باشید از خودرو" و فقط بی سابقه ای راننده جذابیت ساشا ساطع می کند از تمام ملودرام آشنا در مورد صنوبر plyuschihinskih و رواقی-اصلی دکتر Aibolit ... مطمئنا، همه حدس زده که قهرمان این مقاله است. البته این اولگ افریموف، که زندگینامه شامل در به خودی خود بسیاری از حقایق جالب است.

نبوغ دوران کودکی

یکی از معروف ترین شوروی بازیگران، کارگردانان، اکتبر 1، 1927 در یک آپارتمان بزرگ اجتماعی در آربات متولد شد. بهترین دوستان دوران کودکی بودند کوچک Olezhka سرگئی Shilovsky (پسر خوانده Mihaila Bulgakova، نویسنده) و ساشا Kaluzhsky (کالوگا پسر باسیل، بازیگر). به عنوان یک کودک، بازیگر آینده اولگ یفرموف، که زندگینامه همواره علاقه زیادی از طرفداران از استعداد او شده است، اغلب بازدید Nashchekinskaya لین، در خانه بولگاکف. حتی بدون دانستن چه قدر خوشبخت است که با چنین مرد بزرگ صحبت می کنید، او سعی به جذب تمام فضای خلاق حاکم وجود دارد. در آن سن، زمانی که او آمد به دیدار، پسر هنوز هیچ آثار بولگاکف را بخوانند. اما در طول سال، داشتن زمان برای لذت بردن از سبک با شکوه و داستان های پیچیده بر روی صحنه افریموف چند اثر از نویسنده صحنه بود.

همه سال از مدرسه مطالعات انجام شده در ورکوتا، اولگ افریموف. بیوگرافی در آن زمان تکمیل عشق واقع با این زندگی اردوگاه، چرا که پدرش به عنوان حسابدار در گولاگ کار کرده است.

خب، سلام، MAT!

پس از جنگ، افریموف جوان تصمیم گرفت به امتحانات در هنر تئاتر دانشکده مسکو. جوانان زیادی وسوسه می شوند به از بخش اقدام یاد بگیرند، به طوری که رقابت بسیار جدی بود. اما درخشان زیبایی روشن از هجده پسر نیست فورا کمیته انتخاب و اولین بار رقابت برگزار شد دستگیر شده است. او فقط فوق العاده خوش شانس را به یاد بگیرند در این دوره، که در آن او آموخته باسیل Toporkov - برجسته کارگردان شوروی و بازیگر، و میهایل Kedrov - درخشان کارگردان تئاتر شوروی.

بنابراین برنده در بهار سال 1945 افریموف جوان یک دانش آموز می شود. در سال اول من، که به آموزه های اصلی از استانیسلاوسکی بزرگ تحت کنترل، بچه ها چند سوگند وفاداری در زمان به الهام ایدئولوژیک، حفاری اعتماد خود را به خون خود. در میان دانشجویان و قهرمان داستان ما بود.

glavrezh جدید

این از همان ابتدا کار خود را، اولگ افریموف بود. بیوگرافی، زندگی شخصی این مرد با استعداد از ظاهر بسیار برای اولین بار بر روی صفحه نمایش و اولین گام در صحنه ایجاد می شود علاقه واقعی به مردم است.

او به رهبری خاطرات دانشجویی، که یک بار برای زمان غیر معمول به نظر می رسد، و سابقه حتی عجول و بی پروا از رویاهای: او نوشت که تئاتر هنر مسکو، وی مدیر اصلی است. یک عبارت می تواند انسان را درک - او به هنر آمد، به یک رهبر وجود دارد، و در غیر این صورت. اما پس از فارغ التحصیلی، آن مرد حتی به عنوان یک اضافی ضربه تئاتر هنر مسکو. برای او، آن را مانند مرگ بود. اما یفرموف نمی دهد تا نقل مکان کرد و به خدمت در تئاتر کودکان مرکزی است.

در مرحله

درون این دیوارها، افریموف اولگ نیکلایویچ، بیوگرافی که در زمان شوروی سابق، که اغلب در روزنامه های مختلف ظاهر شد، من نقش عمده ای دریافت کرده است. این تولید "دوستان او" (با شد ویکتور Rozov)، که در آن شخصیت افرایم وولودیا چرنیشو (دهانه) بود. با والاتر از بازی، او را در دل بسیاری از بینندگان غرق. اولگ عنوان صادقانه و صمیمانه بازی، هیچ کس در مخاطبان در آن بازیگر را مشاهده کنید. هر کس قبل از او دانش آموز معمول بود.

پس از مدتی، این تئاتر محبوبیت بسیار زیاد به دست آورد. در مرحله آن افریموف زندگی به بیش از بیست شخصیت داد. بازیگر نقش اول مرد بیوگرافی اولگ یفرموف که علاقه زیادی شروع به تماشاگران حضور اجراهای با مشارکت خود را به طور مداوم، رعد و برق می تواند در ایوان احمق در "گوژپشت اسب" و سالوس از استاد "بوریس Godunov." همانطور که او موفق - هیچ کس درک می کند. اما نتیجه این بود، آنها می گویند، آشکار است.

این شرکت در ابتدا

افریموف هنوز 30 سالگرد خود را (آن 1955 بود)، جشن نیست که خود برگزار کمدی موزیکال به نام "Dimka نامرئی"، نویسندگان که وادیم Korostylev و میخائیل Lvovsky بود. اولین بازی خود را به عنوان یک مدیر کمتر موفق تر از اولین به عنوان یک بازیگر بود.

در آن زمان، یک دایره تئاتر نامرسوم و حتی خسته کننده که مسئولیت رسیدگی به استانیسلاوسکی تبدیل شده است. اما اولگ، هنوز هم به یاد سوگند دانشجویی و بودن پایان عمر وفادار او، افراد همفکر در میان دانش آموزان مسکو هنر تئاتر مدرسه به دنبال. پس از همه، در پایان تحصیلات خود را و پس از فارغ التحصیلی، او وجود دارد به عنوان یک معلم باقی ماند، و دانش آموزان او را تحت درمان بسیار گرمی و با احترام زیادی. این بودند که تبدیل به اولین اعضای گروه بعد به کل کشور "معاصر" رعد.

نام تئاتر با 100٪ قابل قبول بود. در مرحله افزایش یافت مشکلات بپردازند. : بازی که در مرحله آن قرار داده شد آثار نویسندگان معاصر بودند Vasiliya ها Aksenova، الکساندر سولژنیتسین و الکساندرا Galicha. درون این دیوارها تحت سلطه منحصرا زندگی ارتباط با مخاطب است. تئاتر حتی یک پرده است.

تجسم رویاهای شجاعانه

با وجود این واقعیت است که اولگ یفرموف در حال حاضر مدیر تئاتر بود، او هنوز هم باقی مانده است و یک بازیگر است. بله، او ویولن برای اولین بار در این دیوارها بود، سبک و جهت فرزندان خود را تعریف می کند، و بقیه بازیگران بازتاب خود را (در یک راه خوب) بود. اما آمده در سال 1970 هفتم، و رویای اولگ نیکلایویچ، یک بار در صفحه از دفتر خاطرات نشان داد، دیگر فقط یک رویای یک دانشجوی جوان: او به مدیر هنری تئاتر هنر مسکو دعوت شد. بنابراین، با شانس او عبور آستانه معبد معروف تحت تأثیر اولگ افریموف. زندگینامه او می گوید که زندگی بازیگر در نهایت همان تبدیل شدن به عنوان او یک بار درک کرده بود.

البته، واقعیت معلوم شد که کاملا اشتباه است، همانطور که قبلا تصور. تئاتر است در فروپاشی مرحله قرار دارد، و هنگامی که آن را به زبان مدرن می آید، اولگ افریموف یک مدیر بحران بود. او تصمیم گرفت که کار خواهد رفت "به خوبی" اگر کل شرکت "معاصر" با او در تئاتر هنر مسکو کار خواهد کرد. اما توافق برای پاسخ به تنها اوگنی ها Evstigneev. آن زمان برخی از زمان، رئیس جدید تئاتر آن را بازسازی، آن را به شکوه سابق خود بازگشت. افریموف متقاعد به رفتن به تاتیانا Doronin، الکساندرا Kalyagina و Innokentiya Smoktunovskogo.

به تدریج، این شرکت رشد کرده است هنر آنقدر بزرگ تئاتر که همه نقش ها گرفتن هر. برخی دوره از زمان، این وضعیت ادامه داشت تا استاد تصمیم به تقسیم تئاتر. حالا افریموف رئیس تئاتر هنر چخوف مسکو شد.

Innokentiya Smoktunovskogo، کشی، چگونه اغلب او آن را به نام - فاجعه ای بزرگ برای اولگ نیکلایویچ از خبر مرگ بازیگر مورد علاقه او بود. بعد از این از دست دادن افریموف فقط یک قطعه در دیوارهای خلقت خود قرار داده است - "سه خواهر". او در تئاتر هنری مسکو شش سال پس از Smoktunovsky با رفتن بعد از او باقی مانده است. تئاتر در آن روزها در تایوان در تور بود. تماشاگران، که پرستش استعداد از استادان بزرگ، به عنوان شواهد احترام به ارمغان آورد و انسان و افرایم، افرایم و افرایم، بازیگر و کارگردان بسیاری از گل که چمبرلین خط عبور به ساختمان تئاتر هنر مسکو این تپه معطر بسته شد.

نابغه جاده عکاسی

اولین فیلم در افرایم در سال 1955 جای گرفت. شخصیت او یک الگوی کومسومول رهبر الکسی در ملودرام بود "ردیف اول." مدیر این فیلم را گفته بازی میخائیل Kalatozov، است که فقط یک چند سال بعد جایزه نخل طلای جشنواره کن در 'یا "فیلم های پرفروش" درناها پرواز میکنند صورت گرفت. " پس از اولین نقش نقاشی های اولگ نیکلایویچ تقریبا در هر سال خوشحال مخاطبان.

همه شخصیت های خود را کاملا متفاوت است. با این حال افریموف بازی به طوری که تماشاگران معتقد بودند که تمام خصوصیات ذاتی در شخصیت او و بازیگر خود را. به خصوص دوست داشت تمام راننده تاکسی ساشا "سه صنوبر در Plyushchikha" و boletus ماکسیم از "مراقب باشید از ماشین." ساشا بسیار مضطرب، مراقبت، همدلانه بود. بلتس - صادق، قوی، عادلانه، پلیس واقعی جماهیر شوروی. این کیفیت فوق العاده می تواند به شخصیت خود اولگ افریموف به ارمغان بیاورد. زندگینامه او شامل یک واقعیت جالب: اولین الدار ریازانف می خواستم به او ارائه نقش Yuriya Detochkina، اما سناریوی Detochkin بسیار نرم، مرد آرام، و خود او اولگ در طی یک محاکمه نمی تواند شخصیت با اراده خود نشان نمی دهد. بنابراین ریازانف از طرح اصلی ترک: Detochkin بازی بی گناه Smoktunovski، و افرایم به تصویر محقق Podberezovikova رفت.

و با این حال آن را غیر ممکن است به یاد نمی اولین بار از این فیلم. قدیمی تایمر گفت که آن را غیر ممکن بود برای متقاعد کردن Pakhmutova ارسال موسیقی متن فیلم به "Topolino" فیلم است. اما زمانی که او را دیدم فیلم های گرفته شده با این صحنه را در ماشین که در آن Doroninoj قهرمان خواند، و قهرمان اولگ نیکولایویچ گوش به او ... چشمان او، به دنبال به عنوان اگر از اعماق روح، بنابراین شوکه و به الهام الکساندرا Nikolaevna، که موسیقی جریان از انگشتان دست خود را بر روی کلید پیانو، من بسیار تند و تلخ بود. و قسمت تبدیل به یکی از قدرتمند ترین و دست زدن به در کل فیلم.

عشق اول و زیبایی برای اولین بار

همه دوستان، خانواده و نه زیاد شناخته شده بود که یکی از بازیگران با استعداد ترین و مدیران قرن بیستم مرد بیش از حد عاشقانه بود. بله، او بود که خوش تیپ در مفهوم جهانی پذیرفته شده از زیبایی مرد، و در عین حال جذابیت خود را هر زن و نتوانست مقاومت کند.

این بازیگر و کارگردان بود اولگ افریموف. بیوگرافی زندگی شخصی، کودکان - این همه تا با هم در سرنوشت انسان جمع آوری شده، که حتی فکر وجود دارد به نحوی آن را تقسیم نشده است. با این حال، زنان در زندگی خود کمی دور بود. آنها الهام، صلح، امید خود را برای آینده بود. هر کدام از آنها برخی از بازیگر امید اولگ یفرموف قرار داده بود. بیوگرافی، زندگی شخصی این مرد با استعداد است که بسیاری از رمان، و حتی قلب زن شکسته حتی بیشتر است.

اولین عشق بزرگ او را در قلب خود را در مدرسه آمد. یک دختر به نام تانیا Rostovtseva. او دبیرستان خود را توسط دو سال بود. اولگ سعی در هر راه برای جلب توجه به تانیا، برای مثال، پرتاب پنجره او پستانک نوزاد، که در آن آب از پیش ریخته شده است. روم، زمان واقعا شروع به داشتن و نیست، آن را در یک لحظه به پایان رسید که یکی از آنها را به نوک پستان از obozhe عمه خود سقوط کرد. و تانیا Rostovtseva، هنگامی که بزرگ شده، ازدواج یک مرد بسیار خوب - یوری Nikulin.

در حالی که یک دانش آموز در مسکو هنر تئاتر استودیو مدرسه اولگ فورا در عشق با یک دختر بسیار زیبا افتاد - ایرینا Skobtseva، اما در اینجا منتظر بود برای بد شانس: او را به دیگری ترجیح داده، با او سرنوشت خود متصل کرده است.

همسر اول. صبر و سرخوردگی او. و بانوان دیگر ...

توسط زیبا ترین زن را رد کرد، افریموف تجربه طولانی است. او مناظر خود را در همکلاسی خود لیلیا Tolmachev تبدیل شده است. به زودی توسط یک پیشنهاد ازدواج، که او در زمان است. او صادقانه عاشق افرایم. متاسفانه، این ازدواج کوتاه بود، تنها شش ماه به طول انجامید. این بازیگر یک سرگرمی جدید - مارگو kupriyanov به، یک بازیگر با بازی Dima در عملکرد اولین بازی خود را. و اگر همسر جوان از زنا و قادر خواهد بود تا اگر شما را ببخشند، پس از آن به نحوی سعی کنید به درک شیفتگی الکلی همسر نوشیدنی فقط به پایان رسید کردن او. لیلیا Tolmachev تحمل است، اما برای یک مدت طولانی آن را نیروهای کافی را ندارد. سپس به یاد او که بود اولگ آماده برای روابط خانوادگی نیست، تقریبا هر روز او به خانه آمد بسیار مست. شاید آنها هم جوان بودند، شاید، افرایم، لازم بود برای متوقف کردن و با هم خودم را. اما خیلی دیر شده بود. سپس او بارها و بارها آن را ابراز تاسف و به یاد همسر اول تنها گرم، کلمات محبت.

هر چه بود، اما در یک زمان بسیار کوتاه پس از طلاق اولگ متوجه شدم که او بسیار کشیده شده به هنوز یکی دیگر از همکاران. این یک زن بسیار زیبا، پریما CDT آنتونیا ها Eliseev بود. او مسن تر از 10 سال و ازدواج کرده بود. شوهر او شاهزاده خوش تیپ ترین، که برای یک زن به دنبال می شد، بر روی پله ها از کفش کریستال پالاس کاهش یافته است. افریموف اما نمی تواند کنار آمدن با احساسات خود ...

همسر دوم و obozhe دیگر

با تشکر از دست آسان گالینا Volchek در سال 1955 آشنایی خود را با دوم (مدنی) همسر ایرینا Mazuruk بود. او نوه خلبان قطبی از اتحاد جماهیر شوروی بود. این دختر شکننده به اندازه نه ساله جوان تر از بت خود بود، او 19.، با وجود جوانی خود بود اما، بر شانه های او در حال حاضر طلاق بود. دفتر رجیستری جوان نمی تواند، اما عروسی است که هنوز هم انجام میشود. در این خانواده، او دختر Efremova ناستنکا متولد شد. اما حتی متولد اول بود پدر پرتاب نگاه نگران همه بازیگران در تئاتر جلوگیری نمی کند.

دست بسیار اولگ افریموف. بیوگرافی، همسر این استاد بزرگ اندازه گیری که چگونه متفاوت می تواند این مرد در دوره های مختلف زندگی او بود. شاید با توجه به شخصیت قوی او بود، شاید به این دلیل نبوغ خود را. اما واقعیت این است.

یک رمان دیگر، که به طول انجامید بیش از یک سال، در Efremova نینا Doroshin (به یاد داشته باشید نادیا از ک / ج "عشق و کبوترها"؟) وجود دارد. این کاملا یک رابطه طولانی بود، آن را بسیار توهین آمیز به ایرنه است. او حتی تصمیم به پذیرفتن معاشقه برخی از مردان که بسیار علاقه هستند، و که قبلا همیشه رد کرد. با این حال، اولگ خانواده را ترک کرد. برای Mazuruk آن یک تراژدی بزرگ بود، او حتی سعی به خودکشی. خوشبختانه، آن موفق به نجات. و من بدون داستان شبانه پدر من آناستازیا Efremova، دختر اولگ افریموف بزرگ شد. بیوگرافی استاد، با این حال، با حوادث و حقایق جدید غنی شده است.

ارتباط با Doroshin شبیه غلتکی coaster. آنها چند بار جدا، اما بعد از آن دوباره گرد هم آمدند. Doroshina حتی موفق به ازدواج Olega ها dalya. اما افریموف خراب جشن، به آینده و گفت: هر آنچه را که عروس هنوز هم او را دوست دارد. و آن را مستقیما از جشن عروسی منجر شده است. دال هیچ کس نشان داد که چگونه او صدمه دیده بود، و سخت است. او به تازگی از همه برای چند روز ناپدید شد. و در انظار عمومی دوباره، و رفتار به عنوان اگر چیزی اتفاق افتاده بود. ازدواج آنها تنها چند ماه به طول انجامید.

بسیار من انگیزه ای بوده است اولگ افریموف. بیوگرافی زندگی شخصی، کودکان - همه از این بود به کارشناسی کارشناسی ارشد یک نهاد واحد، اما هنوز هم گاهی اوقات لازم است به تقسیم وحدت.

آناستازیا Vertinskaya و ایرینا Miroshnichenko - به "سابقه" Olega Efremova بازیگران معروف قرن بیستم بود. آن را حتی یک تعمیر خوب در آپارتمان اولگ نیکلایویچ ساخته شده است و مبلمان و تجهیزات جدید تحویل: این رمان نیز با وجود این واقعیت است که Vertinskaya واقعا برای امیدوار نه کوتاه بود. اما من دریافت تنها مدیر از قلب، و حتی در تئاتر خود بازی است.

همسر سوم. طولانی ترین ازدواج

اولگ افریموف قادر به تصمیم گیری در یک رابطه طولانی مدت بود و حتی شروع به در مورد گرفتن پس از دیدار با آلیاژ Pokrovskoy ازدواج فکر می کنم. در سال 1962 آن را برگزار عروسی خود را. این اتحاد در زندگی افرایم موفق ترین بود و بلند او دوازده سال به طول انجامید. اما حتی با این همسر اولگ تواند نقاط ضعف کمی مقاومت در برابر نیست: او بی سر و صدا زده تا یک رابطه عاشقانه با زنان دیگر. همه سال از با هم زندگی می آلا تلاش برای آمدن به شرایط با خیانت شوهرش. با این حال، او صبر بود بی نهایت نیست. او به طلاق تصمیم.

مایکل، پسر اولگ افریموف، که زندگینامه در حال حاضر با بهره گیری از محبوبیت همان زندگینامه پدرش، او در این ازدواج متولد شد. او یک بازیگر تبدیل شد، بیش از حد. به عنوان یک کودک، او در تلاش است دست خود را، حتی در یک فیلم سینمایی با پدر مشهور خود کار کرده است.

هنر خود را به همه بچه ها از اولگ افریموف اختصاص یافته است. زندگینامه او و 16 سال پس از مرگ از بینندگان علاقه مند و کسانی که هنوز هم او را در تئاتر به یاد داشته باشید. پسر مایکل، نیکیتا (نوه از استادان بزرگ) نیز به عنوان تحت تأثیر عمل می کند. یک دختر آناستازیا - سردبیر مجله تئاتر "مصائب بلوار، 10"، علاوه بر این، آن سازمان از جشنواره های تئاتر است.

تا زندگی اش را اولگ افریموف زندگی می کردند. بیوگرافی، زندگی شخصی او یادآور یک لوله شکل نما است: شیشه های رنگی را به عنوان مردم را تغییر، قرار ملاقات ها، حوادث ... همواره یک چیز: عشق اصلی زندگی او همواره تئاتر بوده است. به او، او تمام وقت خود را اختصاص داده، انرژی و فرصت ها.

Similar articles

 

 

 

 

Trending Now

 

 

 

 

Newest

Copyright © 2018 fa.birmiss.com. Theme powered by WordPress.